★ړۅزﮧ ๛ڪۅت ҐےﮚےړҐ ★

 
 
روزه سکوت میگیرم
 
به نیت تمام حرف هایی که کسی منتظرشان نبود
 
و همه ی معادلاتی که در زندگی حل نشده باقی ماند
 
سه نقطه
 
زیباترین شعر دنیاست
 
پر از رمزو راز و حرف های یواشکی
 
که آغوش بی انتهایش برای من و دلتنگی هایم جا دارد
 
قلم برای نوشتن دلتنگی هایم رنگ نمیدهد
 
با کاغذ غریبی میکند
 
گویی او نیز پی برده که پلکان نردبان اعتماد پوسیده است
 
بی قراری ها را فراری میدهم
 
و یک پیاله خاطره بدرقه راهشان میکنم
 
به این امید که دیگر هیچگاه در وادی احساسات من سبز نشوند
 

ڪ๛ے ݜاےנכּҐےנاכּנ

دلم خوش نیست... غمگینم؛ کسی شاید نمیفهمد...

کسی شایدنمیداند... کسی شاید نمیگیرد؛ مرا از دست تنهایی... تو میخوانی فقط

شعری و زیر لب آهسته میگویی... عجب احساس زیبایی... تو هم شاید نمیدانی